دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

«لأن یهدی اللهُ بک رجلاً واحداً خیرٌ لک مما طلعَت علیه الشمس _ اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از هر آنچه خورشید بر او می تابد برتر است.» (رسول اکرم صلی الله علیه و آله)
آدمی، حاصل تربیت است و تنها تربیت است که از بنی آدم، انسان می سازد.
جامعه، محصول تربیت تک تک اعضای آن است و مشکلات آن، ناشی از عدم تربیت صحیح.
بر آنیم تا با فراهم آوردن فضایی دوستانه، اندکی بیش از پیش به این بحث اساسی بپردازیم، رهنمودهای بزرگان این عرصه را نقل کنیم و نظرات و دغدغه های تربیتی خود و شما را به بحث بگذاریم. باشد که جرقه هایی در اذهانمان بیفتد و آتش عشق به تربیت و تعلیم، این شغل مقدس پاکان، در ما شعله ور تر گردد.

google+
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت والدین» ثبت شده است

والد خلاق، والد مخرب

چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۰ ق.ظ

متن زیر را مدتی پیش در همان گروهِ استثنائاً مفیدِ شبکه‌های اجتماعی دیدم. موضوع بحث «تربیت والدین» بود. با اندکی ویرایش، اصل متن را تقدیم می‌کنم:


1- بچه سرفه می‌کند.
مادر خلاق یک دستمال درمی‌آورد و به بچه می‌دهد.

 

مادر غیر خلاق به او می‌گوید:
"نکن". بعد هم بچه را دعوا می‌کند. بچه حالا علاوه بر سرفه، زِر هم می‌زند!

 

2- بچه غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود.
پدر خلاق به او می‌گوید که راه خروج را بلد نیست و از بچه می‌خواهد خروجی را نشانش بدهد.
بچه یورتمه کنان به طرف در می‌رود و خوشحال است. احساس می‌کند کار مهمی انجام می‌دهد.

 

پدر غیرخلاق
او را به زور و کشان کشان بیرون می‌برند. بچه زِر می‌زند.

بچه غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود.
قربان صدقه‌اش می‌روند و وعده شکلات و بستنی می‌دهند.
بچه رشوه را قبول می‌کند. همچنان غر می‌زند و از مغازه خارج می‌شود. و مشغول چانه‌زدن بر سر تعداد بستنی است.

 

3- بچه در مدرسه دعوا کرده‌است. داستان را برای مادر تعریف می‌کند.
مادر خلاق
گوش می‌دهد، اما عکس‌العملی نشان نمی‌دهد.

 

مادر غیرخلاق
درحالی که سعی دارد باقیمانده غذا را از لای دندانش بیرون بکشد، گوش می‌دهد. به بچه می‌گوید:
"اون فقیره. واسه همین بی‌تربیته.
تو باهاش بازی نکن!"
( من غرق در منطق و فراست این جورمادرها شده‌ام!!)

 

4- بچه بستنی می‌خورد.
مادر خلاق
به او دستمال می‌دهد تا دهانش را پاک کند.

 

مادر غیرخلاق
دور دهانش را پاک می‌کند

 

5- بچه غر می‌زند.
مادر خلاق
به کودکش نگاه می‌کند و از او می‌خواهد تا علت بدخلقیش را بدون گریه بگوید

 

مادر غیر خلاق
دعوایش می‌کند. پدر به مادر می‌توپد که بچه را دعوا نکن. بچه لگدی حواله پدر می‌کند. مادر می‌خندد. پدر بچه را دعوا می‌کند. باز هم به او وعده و رشوه می‌دهند.


 

6- بچه زمین خورده‌ است.
مادر خلاق
با لبخند به کودکش نگاه می‌کند و با زبان بدن به او می‌فهماند:
طوری نیست بلند شو و ادامه بده
و او با خوشحالی بلند می‌شود و به بازی ادامه می‌دهد.

 

مادر غیرخلاق
توی سرش می‌زند و "خاک بر سرم"ـی می‌گوید. بچه را بلند می‌کند و مثل کیسه سیب‌زمینی می‌تکاند.
بچه می‌ترسد و جیغ می‌کشد. مادر گونه می‌خراشد. هر دو مفصل هوار می‌کشند. بچه را پیش خود می‌نشاند و به او می‌گوید از جات تکان نخور وروجک
مادر آینه در‌می‌آورد تا آرایشش را کنترل کند.
و بچه از فرصت استفاده کرده و با این فکر پیروزمندانه
که از دست مادر فرار کردم دوباره می‌رود تا بازی کند


7- در مطب دکتر حوصله بچه سر رفته‌ است. مادر خلاق
از کیفش کاغذ و مداد‌رنگی بیرون می‌آورد و بچه مشغول می‌شود.

مادر غیرخلاق
مثل گرامافونی که سوزنش گیر کرده‌باشد لاینقطع می‌گوید
"نرو، نکن، نگو، دست نزن، بیا، حرف نزن، آروم باش، بشین، ول کن، به پدرت میگم …. اعصاب همه رو خرد کردی.
الان آقای دکتر میاد آمپولت میزنه!!!"


 

و این ماجرا ها تمام نشدنی است و… شاید بهتر باشه بازهم بگیم :

والدین خود نیاز به یک تربیت اساسی دارند!