معلم اگر اینگونه می بود ...
يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ
کلاس استاد بزرگوار، دکتر لطف آبادی، سرشار از دغدغه های تربیتی است. مرد، چنان با درد سخن می گوید که اشک آدم را در می آورد.
یکی از سخن های پردرد ایشان این بود:
حدود 30 درصد معلمان کشور ما دیپلمه اند. این درحالی است که در کشور سوئد که دارای بهترین نظام های آموزشی است، همه ی معلمان، حداقل یک لیسانس آموزش و پرورش دارند و یک دانشجوی لیسانس education در دانشگاه کالمر (Linnaeus University of Kalmar)، برای معلم شدن باید این شرایط را داشته باشد:
1- معدل نمرات مدرسه اش در مقیاس پنج نمره ای سوئد، 5 باشد!
2- حداقل سه سال تجربه ی کار تربیتی داشته باشد. (حتی شده نوشتن یک ستون آموزشی-پرورشی در یک مجله یا روزنامه)
3- نمرات تمام دروسش در دانشگاه 5 باشد!
کسی که این شرایط را داشت، تازه باید به وسیله ی شورایی از اساتید دانشگاهش، تأیید صلاحیت شود. در این صورت کارشناسی education دریافت و اجازه پیدا می کند به صورت کمک معلم وارد آموزش و پرورش شود. تا سه سال دستیار معلم است و عملکرد او توسط دانشگاه و همچنین وزارت آموزش و پرورش رصد می گردد. در صورتی که توانست از خان آخر به سلامت بگذرد، توفیق معلم شدن را پیدا خواهد کرد!
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا ...
ما که اینقدر از وضع دانش آموزانمان می نالیم، بد نیست به وضع معلمینمان هم نیم نگاهی بیندازیم؛ آیا می توان انتظار داشت معلم گزینش نشده، دانش آموز فرهیخته تربیت کند؟
با سلام
یه نظرم یه طرفه نمی شه این وضعیت رو قضاوت کرد و مقایسه صحیحی با نظام ایران و سوئد داشت. در سوئد قطعا به همین نسبت به حقوق و سایر مزایا و احترام و شأن اجتماعی این افراد نیز توجه می شود وگرنه کدام نخبه حاضر است با شرایطی که در حال حاضر در ایران برای معلمان فراهم است، به این کار تن بدهد؟
نمونه بارزش استخدامی بود که در سازمان ما انجام شد و ضمن قرار دادن شرایط احراز مدرک دکترا، مصاحبه سفت و سختی هم به عمل اومد و چند نخبه جذب شدند. سه ماه نشده تک تک اونا استعفاد دادن. چرا؟ بخاطر حقوق و مزایا و عدم رعایت شأن اونها.
به نظرم دیدگاه این مطلب به رغم صحیح بودن، حداقل کامل نیست.