دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

«لأن یهدی اللهُ بک رجلاً واحداً خیرٌ لک مما طلعَت علیه الشمس _ اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از هر آنچه خورشید بر او می تابد برتر است.» (رسول اکرم صلی الله علیه و آله)
آدمی، حاصل تربیت است و تنها تربیت است که از بنی آدم، انسان می سازد.
جامعه، محصول تربیت تک تک اعضای آن است و مشکلات آن، ناشی از عدم تربیت صحیح.
بر آنیم تا با فراهم آوردن فضایی دوستانه، اندکی بیش از پیش به این بحث اساسی بپردازیم، رهنمودهای بزرگان این عرصه را نقل کنیم و نظرات و دغدغه های تربیتی خود و شما را به بحث بگذاریم. باشد که جرقه هایی در اذهانمان بیفتد و آتش عشق به تربیت و تعلیم، این شغل مقدس پاکان، در ما شعله ور تر گردد.

google+
آخرین نظرات

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

شکل گیری اعتماد در کودک

چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۴۹ ق.ظ

از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نقل شده:

أحِبُّوا الصِّبیانَ و ارحَموهم، و إذا وعَدتُموهم شیئاً فًفوا لهم، فَإنَّهم لایَدرونَ إلا أنّکم تَرزُقونَهُم. (1)

کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و هرگاه به آنان وعده دادید، به آن وفا کنید؛ زیرا آنان روزى دهنده ی خود را کسى غیر از شما نمی ‏دانند. (یا به عبارت دقیق تر: چیزی نمی دانند إلا این که شما روزی دهنده ی آنان هستید)

این فرمایش رسول اکرم به بحث حساسی در تربیت کودک اشاره دارد: ایحاد ملکه ی اعتماد و طمأنینه.

کودک والدین خود را مسؤول تهیه ی روزی می داند. (اعم از مادی مانند غذا و معنوی مانند محبت و توجه) اگر از دوره ی خردسالی ببیند پدر و مادرش مایحتاج او را فراهم می کنند، روحیه ی اطمینان و دلگرمی در او به وجود می آید. اما اگر به دفعات با کوتاهی پدر و مادر مواجه شود، گونه ای ترس و دلهره ی دائمی و نگرانی از آینده در او پدید می آید و او را در بزرگسالی دچار مشکلات مختلفی می کند. توجه شود که روزی مادی اگر چه مهم است، ولی این جا چندان مورد توجه نیست؛ بلکه تأکید روایت بر محبت، توجه و وفای به عهد است. فراهم آوردن سطح حداقلی از احتیاجات مادی قطعاً عامل مهمی در شکل گیری روحیه ی اعتماد است؛ اما بعد از این سطح حداقلی، آن چه اهمیت دارد توجه، محبت، احترام و کرامت است. (2)

کودکی که به دفعات از پدر و مادر بی توجهی و اهانت مشاهده کند، چگونه ممکن است روانی آرام و مطمئن داشته باشد؟ وقتی طرحواره ای که از مراقب اولیه و نزدیکترین افرادش در ذهن او شکل گرفته، غیر قابل اتکا باشد، چگونه می تواند به دیگر افراد اعتماد کند؟ (ن.ک. اولین جمله از کنه تربیت دینی) آیا چنین فردی می تواند به راحتی روحیه ی توکل و تفویض را در خود پیاده کند؟ آیا آرامش - که مربیان بزرگ آن را شرط اساسی رشد مادی و معنوی می دانند - برای او به این راحتی حاصل می شود؟



1. کافى ، ج 6، ص 49، ح 3 (برگرفته از hadith.net)

2. ناگفته پیداست، همان طور که کوتاهی در برآوردن نیازهای کودک، بی اعتمادی و دلهره ی دائمی در او ایجاد می کند، زیاده روی در این امر نیز ممکن است به مسائلی چون وابستگی بیش از حد، تنبلی، بی دردی و ... منجر شود که مشکلاتی بس خطیر در پی دارد.

کُنه تربیت دینی

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۱ ب.ظ

چرا در جامعه ی ما که ادعای مسلمانی داریم، 70 درصد روابط اجتماعی مبتنی بر بی اعتمادی است؟ چرا اخلاق رانندگی در میان ما غایب است؟ چرا قانون گریزی در جامعه ی ما قانون شده؟ چرا دروغ از لوازم جدایی ناپذیر زندگی های ماست؟ چرا رشوه جزء سازوکارهای معمول روندهای اداری است؟ چرا میان ما احترام متقابل کمرنگ است؟ و و و ...

این سؤالات به ذهن هر کس که دغدغه ی فرهنگ دارد خطور می کند. در ادامه ی مطلب کوشیده ایم به یکی از عوامل ضعف اخلاقی در جامعه اشاره کنیم.

من چگونه من شدم؟

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۰۰ ق.ظ

یکی از نکاتی که چندی است ذهنم را مشغول کرده این است که من - با تمام مختصات و ویژگی های کنونی ام - چگونه و تحت تأثیر چه عواملی ساخته شده ام. تقریباً مهم ترین علت طرح این مسأله در این فضا، استفاده از نظرات شما است. اما برای آن که مقصود از عنوان مبهم «چگونه من شدن» کمی مشخص شود لازم است چند خط مرا تحمل کنید. خواهشم از شما این است که بعد از تأمل، نظرتان را در این مورد بفرمایید.

اهمیت تربیت کودک

چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۳۴ ب.ظ
إنَّ الغصونَ إذا قوَّمتَها اعتدَلَت                      و لیسَ ینفَعُکَ التقویمُ بالخشبِ

چوب تر را چنان که خواهی پیچ                   نشود خشک چز به آتش راست

80 درصد شخصیت انسان، در سنین قبل از 11 سال شکل می گیرد.

60 تا 70 درصد شخصیت کودک در سن 3 تا 6 سالگی شکل می گیرد.

کمتر کسی است که گزاره هایی با این مضامین نشنیده باشد. اهمیت تربیت کودک مسأله ایست که از قدیم نظر متفکرین تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده. از حکمای کهن تا روان شناسان امروز، همه و همه بر این نکته تأکید دارند که بخش عمده ای از شاکله ی شخصیتی انسان، متأثر از  تجارب سنین خردسالی و نوجوانی اوست. نظریه ی اندیشمندانی چون فروید و پیاژه - صرف نظر از انتقادات وارده به آن ها- به روشنی گواه حساسیت سن کودکی است.
پس اگر قرار باشد در راه ساختن انسان های بزرگ و ارتقای فرهنگ جامعه گامی برداشته شود، سرمایه گذاری بر پرورش کودکان، بدون شک اساسی ترین اقدام خواهد بود. اگر می خواهیم دامن فرهنگ عمومی مان از لکه ی ننگِ دروغ، رشوه، دشمنی، بی نظمی، خودخواهی، بی مسؤولیتی و هزاران مشکل اخلاقی دیگر پاک شود، راهی جز تربیت کودکان و نوجوانان نداریم. امام صادقعلیه السلام در پاسخ فردی که از بی نتیجه بودن تلاش های تبلیغی اش شکوه می کرد، فرمودند:
«علیکَ بالأحداث فإنّهم أسرع إلی کلِّ خیر»
اما آن چه اهمیت و پیچیدگی موضوع را دو چندان می کند این است که هر چه سن متربی کمتر باشد، شکل گیری او شدیدتر و از طرف دیگر، تربیت او پر رمز و راز تر خواهد بود. شناخت رفتار صحیح با کودکان -که کوچک ترین آن ها بزرگترین تأثیر را در آینده ی آن ها می گذارد- بسیار مشکل است و جز با جد و جهد فراوان به دست نمی آید. لذا یکی از دغدغه های اصلی ما باید مطالعه و بحث درباره ی تربیت کودک باشد. امید است به اتکای معارف عمیق الهی و با کمک گرفتن از دانش بشری، بتوانیم به نتایج کاربردی در تربیت کودک برسیم.