دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

«لأن یهدی اللهُ بک رجلاً واحداً خیرٌ لک مما طلعَت علیه الشمس _ اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از هر آنچه خورشید بر او می تابد برتر است.» (رسول اکرم صلی الله علیه و آله)
آدمی، حاصل تربیت است و تنها تربیت است که از بنی آدم، انسان می سازد.
جامعه، محصول تربیت تک تک اعضای آن است و مشکلات آن، ناشی از عدم تربیت صحیح.
بر آنیم تا با فراهم آوردن فضایی دوستانه، اندکی بیش از پیش به این بحث اساسی بپردازیم، رهنمودهای بزرگان این عرصه را نقل کنیم و نظرات و دغدغه های تربیتی خود و شما را به بحث بگذاریم. باشد که جرقه هایی در اذهانمان بیفتد و آتش عشق به تربیت و تعلیم، این شغل مقدس پاکان، در ما شعله ور تر گردد.

google+
آخرین نظرات

از کم شروع کنیم

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۸ ق.ظ

ناکامی ها و مشکلات عدیده در تاریخ آموزش و پرورش ایران (از آغاز نظام مدرسه داری مدرن) باعث شده است که بسیاری از کسانی که با دغدغه ی اصلاح در این حیطه پا می گذارند، به سرعت امید و انگیزه ی خود را از دست بدهند. شاید یکی از علل آن، بی توجهی این افراد به این نکته است که هر تحول بزرگی نقطه ی شروعی کوچک دارد. بسیاری از پیشرفت های چشمگیر در علم و عمل، از حرکتی در ظاهر کوچک ولی بسیار مجدانه و دلسوزانه آغاز شده است. چه بسیار دانشمندان شناخته نشده که با پیگیری یک سلسله پژوهش -که شاید در آغاز چندان برای دیگران جذاب نبوده- انقلاب های عظیم در تاریخ علم رغم زده اند و چه بسیار متفکران دردمند که با طرح یک نظریه، پنجره ای نو به روی جامعه ی خویش گشوده اند.

آموزش و پرورش ایران و جهان هم از این قاعده مستثنا نیست. بسیاری از تحولات بزرگ در این عرصه، تنها با تأسیس یک مدرسه کلید خورده است. مدرسه ی آزمایشگاه جان دیویی، اولین کالج های یسوعیان در فرانسه و تلاش های مادام مونته سوری در تربیت کودکان شهر رم و تورن، همه و همه کارهایی بوده اند در آغاز کوچک مقیاس که در ادامه، تحولات بزرگی در نظام آموزش و پرورش رقم زده اند...

خلاصه اگر یک «آدم» دردفهم و دانشمند و با دغدغه، یک حرکت اصیل و دقیق را شروع کند، هیچ بعید نیست که منجر به تحولی مثبت در کل جامعه شود. البته به آن شرط که خود آن فرد یا پیروانش داعیه ی توسعه ی این حرکت را داشته باشند.

و اتفاقاً مشکل ما همین جاست: کم نبوده اند افراد خلاق و استخوان داری که حقیقتاً در حدّ خود یک نظام آموزشی خلق کرده اند؛ ولی هزاران افسوس که کسی پی کار آن ها را نگرفته.

تاریخ و فرهنگ ما مملو از خلاقیت ها و ابداعات کارآمد در حوزه های مختلف تربیتی است؛ اما متأسفانه ما استفاده از تجربه ی پیشینیان را تحجر و واپس گرایی و ... تلقی می کنیم، منافی خلاقیت می دانیم یا خیلی ساده، حوصله ی کار روی آن را نداریم! چه رسد به تجربه ی معاصرانمان! این ها که واجب است از دمِ تیغ نقد (بخوانید تخریب) ما بگذرند و هیچ حیثیتی برایشان نماند؛ نکند خدای ناکرده پرکاری این ها تنبلی های ما را رو کند! بله، خلاصه فقط می ماند یک سری تجربه ی آقایان غربی که خدایگان علمشان می دانیم (بدون آن که دقیقاً حرفشان را بفهمیم) و صد البته در مقام عمل، به بهانه ی بومی نبودن، اسلامی نبودن و غیره و غیره جایز نیست به سمتشان برویم.

در دنیای غرب، به مجرّد این که کسی یک حرف نسبتاً خوب زد یا یک تجربه ی مثبت به دست آورد، سریع شاگردانش آن را در بوق و کرنا می کنند و طی یک دهه، آن را به یک صورت یک مکتب به فضای آکادمیک عرضه می کنند.(1) همان طور که مثال هایی از این مطلب ذکر شد. ما باید این خصیصه ی مثبت را نه از غربیان، بلکه از پیشوایان خودمان یاد بگیریم: استفاده ی حداکثری از تجربه ی دیگری، «حتی اگر مشرک باشد».(2) (چه رسد به آن که فقط سلیقه و مشرب سیاسی اش با من فرق کند!)

خلاصه تجربه نگاری حرکت های مفید، کار کردن حول تجربه های مثبت و پر و بال دادن به ایده های دیگران بسیار مؤثر است. خب همیشه که نباید ایده به اسم ما باشد!


1) این مطلبی است که از اساتید مختلف شنیده ایم، نه آن که تخیلات و توهمات خودمان باشد.

2) عن امیرالمؤمنین علیه السلام: الحکمة ضالّة المؤمن. فاطلبوها ولو من عند المشرک تکونوا أحقَّ بها و أهلَها (حکمت گمشده ی مؤمن است پس آن را بجویید گر چه نزد مشرک باشد؛ چرا که شما به آن سزاوارترید.) امالی طوسی، ص 625، ح 1290

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی