سفر رؤیایی با دختران آفتاب
در زندگی، گاهی واقعاً میتوانی لطف یار را لمس کنی؛ گاهی احتمال میدهی که توجهی کرده است، گاهی مطمئنی که نوازش نسیم لطف روی صورت دلت را حس میکنی ... ولی گاهی شمیم رحمت، طوفانی میکند که در آن غرق میشوی! سفر دو روزهی مشهد دو هفته پیش ما هم اینگونه بود. ماجرای شیرین و جالبی دارد. که بماند ...
فقط یکی از برکتهای این سفر، ماجرای دختران آفتاب بود.
«دختران آفتاب» یک کتاب داستان است که برای بیکار نبودن در مسیر برگشت، از کتابفروشی نزدیک حرم خریدم. اما چه کتابی! شروع کردن کتاب همان و خواندن کل 480 صفحهی آن در کمتر از دو روز سفر همان (آن هم منی که در کتاب خواندم تنبل و کندم).
مربیان محترم پرورشی دبیرستان ـــــــــ
با سلام و احترام
چندی پیش کتاب «دختران آفتاب» را از طریق سرکار خانم ـــــــ به مجتمع ـــــــــ تقدیم کردم. غرض از ارسال این ایمیل، دادن توضیحاتی در مورد کتاب و دلیل تقدیم آن و همچنین عرض پیشنهادی درباره ی آن است.
مقدمتاً لازم است اشاره کنم که امروزه متأسفانه دختران ما -همانند عمدهی دیگر افراد جامعه- ذهنیت درستی از ماهیت وجودی، نقش اجتماعی و وظایف انسانی و الهی «زن» ندارند. بهتر است بگوییم اصلاً ذهنیت خودآگاهانهای در این مورد ندارند. چرا که در کشاکش بین نگاه سنتی به جنس زن - که معمولاً توسط ما معلمان و والدین مذهبی به آنها گفته میشود- و دیدگاه مدرن وعمدتاً فمنیستی به جنس زن - که هر روزه با تمام زرق و برقش از طریق رسانههای جذاب این عصر و هم سن و سالها و ... به ایشان القاء میشود، نمیتوانند خود و نقش خود را به گونهای تعریف کنند که هم ملاکهای دینی و شأن انسانی زن در آن رعایت شود و هم یارای رقابتی عقلانی و منطقی با دیدگاههای امروزی را داشته باشد. از این رو، یکی از مأموریتهای مهم مدارس ما، کمک کردن به دخترانمان برای یافتن ذهنیتی است که متعادل، مبتنی بر عقل و شرع و در عین حال، برای جامعهی امروز کاربردی و مفید باشد. به نظر میرسد این مهم از لوازم غیر قابل تردیدِ نتیجه بخش بودن تمام تلاشهای ما در راستای تربیت اسلامی دختران و پرورش آنان به عنوان مادرانی فاطمی برای جامعهی فردا و نتیجتاً گام برداشتن در مسیر تمهید مقدمات ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است؛ پس باید این موضوع به عنوان یکی از مهم ترین اهداف آموزشی، به برنامه درسی مدرسه (اعم از برنامه درسی آشکار، پنهان و فوق برنامه) جهت بدهد.
کتاب دختران آفتاب، تألیف سه تن از صاحبنظران حوزهی خانواده، با رویکردی اسلامی به واکاوی مسائل زنان و شبهات مطرح شده در برابر حقوق و وظایف زن در اسلام میپردازد. این کتاب مضامینی کاملاً فکری و علمی دارد؛ اما مزیتش، طرح شدن این مضامین در بستری داستانی است. داستان این کتاب، ماجرای سفر دانشجویی دخترانی با عقاید مختلف به مشهد مقدس است و مسائل و دغدغههایی که هر یک با خود همراه کردهاند و برای یافتن پاسخی مناسب به این دغدغههای فکری (که مشکل شخصی زندگی هر یک و در عین حال مربوط به مسائل زنان است)، با یکدیگر به بحث و گفتوگو میپردازند؛ هر یک مبتنی بر عقاید خود: یکی از دیدگاه فمنیستی، یک دانشجو از دیدگاه تاریخی و علمی، دیگری از دیدگاه خشک سنتی، دختر دیگر با موضعی لذتطلبانه، یکی با رویکردی اسلامی و اعتدالی و ... . نویسندگان تلاش کردهاند دیدگاه اسلام به زن را از زبان این دختران توضیح دهند و هر جنبه از دیدگاه درست را با کمک رویکردهای یکی از آنها تبیین کنند و در نهایت - عمدتاً توسط شخصیت محبوب و مثبت داستان که دختری مؤمن، خوشفکر و خوشاخلاق است- بحث را جمعبندی کنند.
با مطالعهی این کتاب احساس کردم نه تنها در مقابل شبهات مربوط به مسائل زنان دستِ پُری پیدا کردهام و تواناییام در دفاع عقلانی از شریعت مقدس بیشتر شده، بلکه خلأهای ذهنی جدیام نسبت به جایگاه زن در اسلام تا حدود قابل توجهی برطرف شده است؛ لذا لازم دیدم مطالعهی این کتاب را به هر کس که در پی شکل دادن ذهنیتی صحیح در مورد مسائل زنان است توصیه کنم و به همهی دستاندرکاران تربیت دختران پیشنهاد کنم از این کتاب در برنامههای تربیتی خود استفاده کنند. فعالیتهای یادگیری مختلفی نیز میتوان بر اساس این کتاب تدارک دید. مثلاً در فضای مدارس یا کانونهای تربیتی میتوان یک کلاس «دختران آفتاب» (خصوصاً در اردوها و فضاهای فوق برنامه) تعریف کرد و در آن با گروهبندی دختران نوجوان (از حدود سن 15 سالگی که قابلیت پرداختن به مسائل فکری و انتزاعی در آنها پیدا شده باشد)، هر فصل این کتاب را - که شامل چند مسأله از مسائل زنان است- به یک گروه واگذار کرد که در مورد آن بحث کنند، مطالب کتاب را با معیارهای مختلف (دینی، جامعهشناختی، تاریخی، کاربردی و ...) نقد کنند و حاصل بحثهای خود را با یک یا چند موضوع مشخص از حوزهی مسائل زنان در یک خروجی (مقاله، کلیپ، داستان کوتاه و ...) به دوستان خود یا در یک برنامهی رسمی به والدین خود یا حتی به عنوان تحقیقات خوارزمی ارائه دهند. موضوعات ارائهی گروهها میتواند از این قبیل باشد:
- فلسفهی احکام ارث، دیه و شهادت زن در اسلام
- تعدد زوجات؛ چرایی، شرایط و نتایج
- اسلام و ارتباط با جنس مخالف در دنیای امروز
- زن در آینهی آیات و روایات (خودش شامل موارد مختلف است. یکی از بهترین موارد برای واکاوی، مسألهی «نواقص العقول، نواقص الایمان، نواقص الحظوظ» است که به خوبی در کتاب بدان پرداخته شده.)
- دیدگاه اعتدالی اسلام به کمال زن و نفی دوگانهی باطلِ «تبعیت از مرد (سنتی) / تشبه به مرد (مدرن)»
- فاطمه (صلوات الله و سلامه علیها)؛ شخصیتی تاریخی یا الگویی برای دختران امروز
- و ...
البته باید توجه داشت که چه در زمینهی فنی و داستانی و چه بعضاً در زمینهی فکری ممکن است اشکالاتی به کتاب دختران آفتاب وارد باشد؛ اما حیف است که به بهانهی این اشکالات کلاً از ظرفیت تأثیرگذاری آن غافل شویم. که «إنَّ أخذَ القلیل خَیرٌ مِن تَرکِ الکثیر.» در هر صورت لازم دیدم این پیشنهاد را عرض کنم و اهمیت موضوع را -به همراه راهکاری اجرایی- متذکر شوم؛ چرا که دستور داریم: «فذَکِّر، إنَّ الذِّکرَی تنفَعُ المؤمنین».
إن شاء الله بتوانیم با استفاده از این منابع، خون دل و دسترنج مؤلفان دغدغهمندِ آن را به نتیجهی مطلوب برسانیم و با تربیت دخترانی متعبد و مجهز به سلاح استدلال، مادران آیندهی جامعه را از بیهویتی و ولنگاریِ فکری و عملی نجات بخشیم؛ باشد که لبخندی بر لب پدر واقعیِ این بچهها، مولایمان حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بنشیند.
به امید نگاهش و در انتظار قدومش
التماس تفکر، اقدام و دعا،
ـــــــــــــــ ــــــــ