کودکان مصرف کننده (3)
نیازسازی، مرحلهی جدید تبلیغات
با گذشت زمان بسیار کوتاهی از الغای قانون منع تبلیغات برای کودکان، شاهد مرحلهی جدیدی از بازار کودک هستیم: رسانه، دیگر فقط تبلیغکنندهی محصولات موجود و افزایشدهندهی احساس نیاز به آنها نیست؛ بلکه با ایجاد نیازهای جدید و اشتهای کاذب برای کودکان، زمینهساز تولید محصولات جدید است: اسباببازیها، لباسها، خوراکیها و وسائلی که بر اساس فیلمها و کارتونها و شخصیتهای آنها تولید شدهاند و تنها به این دلیل به شدت مورد اقبال کودکان هستند که مزین به تصاویر یا اسامی کارتونها و بازیهای محبوبشان هستند. نیرومندترین احساسات و تعلقات کودکانه به خدمت گرفته میشوند تا سودهای هنگفت به ارمغان آورند.
تولیدکنندگان با دانستن نقش پررنگ روانشناختی شخصیتهای کارتونی در شخصیت و رشد و دلبستگی کودکان، به هر وسیلهای سعی میکنند برندها را وارد زندگی آنها کنند تا کشش آنها به سمت محصولات حفظ شود؛ کششی که کسی نمیتواند از آن ممانعت کند! وقتی کودک اصرار دارد خوراکیای بخرد که عکس باب اسفنجی دارد و بدون آن که ذرهای از آن امتحان کرده باشد، قسم میخورد که خوشمزهترین خوراکی دنیاست، چگونه میتوان مانع او شد؟
رسانه، سرگرمی و مدرسه به میدان میآیند
علاوه بر تبلیغ محصول، بسیاری از این بازیهای اینترنتی، کودکان را به خرید بیشتر و فرورفتن در فرهنگ مصرفی تشویق میکنند. بخش شیرین قصه اینجاست که توانایی فوقالعادهی کسب اطلاعات شخصی (مثل سن و جنس و ...) از سایتها و بازیهای مجازی، فرصتی برای تبلیغ بر اساس ویژگیها و سلائق شخصی فراهم میآورد. همچنین، وب 3 این امکان را فراهم آورده که هر صفحه، با توجه به اطلاعات شخصی و سابقهی جستجوی کاربر، خصوصیسازی شود و این، فرصت خوبی برای به حداکثر رساندن تأثیر تبلیغات است.
یکی دیگر از ظرفیتهای به کارگرفتهشده برای استفادهی تجاری از کودکان، ظرفیت مدارس است. با وجود تناقض آشکار هدف مدرسه که پرورش تفکر و استدلال است و هدف تبلیغات که سرکوب تفکر و وسوسه کردن برای خرید محصول است، مدارس نیز با سازوکارهایی همچون رادیو و تلویزیون تبلیغاتی مخصوص مدارس، بردن دانشآموزان مدارس به فروشگاههای بزرگ به عنوان اردو و ...، در این بازی درگیر شدهاند.