ماه رمضان؛ :) یا ;( ؟!
1) برداشت اول:
طنز در ادبیات فارسی همیشه جایگاه ویژه ای داشته است. میتوان جوکهای واتساپی و وایبری امروز را هم امتداد همین طنزپردازی دانست. ملت ایران در ساختن جوک استعداد ویژهای از خود نشان دادهاند و این جوکها علاوه بر خنده و انبساط خاطر، کارکرد دیگری هم دارند: مردم در لفافهی این لطیفهها، برخی تمایلات درونیشان را که اجازهی بروز صریح ندارد به یکدیگر منتقل میکنند و به این شکل، یک تفکر یا تمایل و مطالبه را در جامعه ترویج میدهند و حفظ میکنند.
حتما شما هم این روزها از این قبیل جوکها زیاد شنیدهاید که: «چی میشد ماههای سال اینجوری بود: رجب، شعبان، هپ!» یا «خوب شد مث جمادی و ربیع که اول و ثانی دارن، ماه رمضون اول و ثانی نداره!» و «خوب شد محرم و صفر اسلام را زنده نگهداشتن؛ وگرنه ماه رمضان دخل مسلمونا رو آورده بود!» و ... هزار داستان و جوک دیگر که بین بچه مذهبیها هم رواج دارد و همهی آنها به نوعی از سختی روزه گرفتن در روزهای بلند و گرم تابستان شکایت میکند.
2) برداشت دوم:
یکی از اساتید، در واپسین روزهای ماه شعبان توصیه میکردند: ما که قرار است چند روز دیگر، دعای سوزناک امام سجاد علیهالسلام در وداع ماه مبارک را بخوانیم و باحسرت و ندامت، اشک بریزیم که «وای بر من، چه فرصتی را از دست دادم»، بیاییم در همین ابتدای ماه این دعا را مرور کنیم تا بفهمیم چه فرصتی به ما روی آورده است.
یکی از جملات امام سجاد علیه السلام در این دعا (دعای 45 صحیفهی سجادیه)، این است که خطاب به این ماه (مثل یک عاشق که اندوهناک، در حال خداحافظی با معشوقش است) فرمودند:
«مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ، وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ.»
چقدر بر مجرمان طولانی گذشتی ولی در دلهای مومنان باعظمت بودی.
3) خودارزیابی:
حال، ببینیم با فرا رسیدن عید سعید فطر، کدام حس را به این ماه عزیز داریم:
حس کسی که دارد با اشک و آه با محبوبش وداع میکند یا کسی که میگوید: آخیش! مردیم بابا! خوب شد تموم شدا!
حضرت میفرمایند: السّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ مُوَدّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوکٍ صِیَامُهُ سَأَماً
خداحافظ، که وداع با تو از روى خستگى، و ترک روزه ات از سر ملالت نیست.
پ.ن: این متن ابتدا در شبکههای اجتماعی مطرح شده بود و پس از ویرایشی مختصر، در وبلاگ آورده شد. متن اصلی در وبلاگ خاطرات و نظرات یک ایرانی ساکن لبنان، موجود است.