دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

«لأن یهدی اللهُ بک رجلاً واحداً خیرٌ لک مما طلعَت علیه الشمس _ اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از هر آنچه خورشید بر او می تابد برتر است.» (رسول اکرم صلی الله علیه و آله)
آدمی، حاصل تربیت است و تنها تربیت است که از بنی آدم، انسان می سازد.
جامعه، محصول تربیت تک تک اعضای آن است و مشکلات آن، ناشی از عدم تربیت صحیح.
بر آنیم تا با فراهم آوردن فضایی دوستانه، اندکی بیش از پیش به این بحث اساسی بپردازیم، رهنمودهای بزرگان این عرصه را نقل کنیم و نظرات و دغدغه های تربیتی خود و شما را به بحث بگذاریم. باشد که جرقه هایی در اذهانمان بیفتد و آتش عشق به تربیت و تعلیم، این شغل مقدس پاکان، در ما شعله ور تر گردد.

google+
آخرین نظرات

به دانشجوی علوم تربیتی چه باید درس داد؟

يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ق.ظ
سر یکی از کلاس هایمان در دانشگاه، احساس می کردم استاد آن طور که باید موضوع درسی را منظم و روی برنامه جلو نمی بَرد؛ سر موضوعات حاشیه ای زیاد گیر می کردیم و وقت کلاس به نکات عمومی و کلی غیر مرتبط با درس می گذشت. با این که استاد، فردی قوی، دلسوزی و پرکاری است و درسی هم که به ما می دهد، موضوع گرایش خودش در ارشد و دکتری و دغدغه ی اصلی او در زندگی است! می دانستم اگر بخواهد می تواند خیلی کلاس را پربارتر برگزار کند.
فرصتی پیش آمد و موضوع را به او گفتم. تایید کرد و نکته ای گفت که امروز یکی از کمبودهای اساسی نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی ماست: (نقل به مضمون)
sleeping-student
«من ترجیح می دهم سر کلاس مطلب غیرمرتبطی بگویم که به درد بچه ها بخورد تا این که درسی بدهم که گوشی تشنه ی شنیدن آن نیست. من چطور می توانم مطلبی به دانشجو درس بدهم که اصلاً دغدغه ی او نیست؟ چرا باید از فلان موضوع و بهمان مسأله بگویم که اصلاً حسی به آن ندارد؟
انتخاب درس در دانشگاه اولاً باید توسط دانشجو و از بالا به پایین تعریف شود؛ یعنی دانشجو با توجه به هدف پژوهشی یا کاربردی خاصی که از از تحصیلاتش دنبال می کند، مسیر آکادمیک خود را ترسیم کند که: مثلاً من می خواهم فلان خدمت را به جامعه ارائه دهم، پس باید فلان پژوهش را بکنم، پس باید این علوم و مهارت ها را بدانم، پس باید درس 1 و 2 و 3 و 4 را در این ترم بخوانم.
نه آن که دانشگاه مانند مدرسه تمام دروس را تجویز کند و هیچ محملی برای انتخاب دانشجو نگذارد. [البته به نظر می رسد چون دانشجویان ما، «دانش جو» نیستند و حداکثر می توان عنوان دانش آموز را به عمده ی آن ها اطلاق کرد و تعداد قابل توجهی از آن ها اساساً هدفی از تحصیلات دانشگاهی ندارند جز اخذ مدرک، چنین ساز و کاری با شرایط فعلی سازگار نیست. هر چند تا زمینه ی انتخاب فراهم نباشد، انتخابگری در فرد شکوفا نمی شود.]
ثانیاً مطالبی که در دانشگاه تدریس می شوند، به صورت سطح بندی شده از نیازها و تجربه ی زیسته ی دانشجویان آغاز و به نظریات علمی منتهی شود، مانند لایه های پیاز. (اصلی که امروزه در تعلیم و تربیت توجه شایانی به آن می شود.) نه آن که مطالبی کاملاً بی ربط به حال و هوای دانشجو، در مغز او فرو کنیم! این گونه، دانشجو اندیشه ورز و اهل تعمّق و تأملّ نمی شود. استاد باید زمینه ی فکر کردن را در دانشجو فراهم کند و نه محتوای فکر را. حفظ مطالب درسی به چه درد می خورد وقتی ورای آن اندیشه ای نباشد؟ شاید کسانی را دیده باشی که اصلاً مطالب تربیتی یا فلسفی نخوانده اند ولی در موقع بحث، به سادگی و دقّت در مورد این مسائل استدلال می کنند.»

پ.ن: شاید به نظر بیاید که این دیدگاه، تأیید رویکرد خودشکوفایی(1) نسبت به برنامه ی درسی است و این انتقاد به آن وارد شود که اینگونه، دانشجویان در نیازهای - احیاناً - سطح پایین خود می مانند و دردی از مشکلات اساسی جامعه دوا نمی شود؛ اما باید توجه داشت که رویکرد نامبرده، اساس محتوای آموزش را نیاز فعلی دانش آموز تلقی می کند؛ در حالی که دیدگاهی که استاد بیان کرد، می گوید شروع از نیازهای فعلی (هر چند پست) و رساندن به مسائل اساسی.


1) دیدگاه خود شکوفایی یا ارتباط شخصی به برنامه ی درسی، فرد متربی و نیازها و علایق او را محور تعیین برنامه درسی می داند. برای توضیح بیشتر رک. برنامه درسی: نظرگاه ها، رویکردها و چشم اندازها، دکتر محمود مهرمحمدی ص ص 120 - 125

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی