دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

«لأن یهدی اللهُ بک رجلاً واحداً خیرٌ لک مما طلعَت علیه الشمس _ اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از هر آنچه خورشید بر او می تابد برتر است.» (رسول اکرم صلی الله علیه و آله)
آدمی، حاصل تربیت است و تنها تربیت است که از بنی آدم، انسان می سازد.
جامعه، محصول تربیت تک تک اعضای آن است و مشکلات آن، ناشی از عدم تربیت صحیح.
بر آنیم تا با فراهم آوردن فضایی دوستانه، اندکی بیش از پیش به این بحث اساسی بپردازیم، رهنمودهای بزرگان این عرصه را نقل کنیم و نظرات و دغدغه های تربیتی خود و شما را به بحث بگذاریم. باشد که جرقه هایی در اذهانمان بیفتد و آتش عشق به تربیت و تعلیم، این شغل مقدس پاکان، در ما شعله ور تر گردد.

google+
آخرین نظرات

بزرگ مربی هستی

شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۲۹ ب.ظ

پادشاهی به قصد شکار خارج شد و با دیدن آهویی، طمع در صید او بست؛ پس ملازمان را فرمود او را به من واگذارید که میل دارم به تنهایی صیدش کنم. چون به تعقیبش درآمد، حیوان ملتفت شد و پا به فرار گذاشت. شاه در پی او تاخت و تاخت تا از همه ی همراهان دور شد. چون به سعی و جهد نتوانست آهو را صید کند، متوجه خرگاه خود شد؛ اما دریغ که راه را گم کرده و در بیابان بی آب و علف، اسیر حیرت و سرگردانی شده بود... به امید یافتن راه یا لااقل رسیدن به واحه ای، بنا به جستجو گذاشت. پس از مدتی، تک خیمه ای یافت و شادمانه به سوی آن روانه شد. چون نزدیک شد، پیرزنی دید بیابانگرد که از دار دنیا خیمه ای و ماده بزی بیش نداشت. سلام کرده، بر او وارد شد و به عادت شاهانه، امر به احضار طعام کرد. پیرزن با آن که شاه را نشناخته بود، به رسم مهمان نوازی، بز خود را که تنها ممرّ معاشش بود، ذبح کرد و از گوشت آن، غذایی برای ملک تهیه نمود. شاه تناول کرد و شبی را در پناه پیرزن گذراند. چون صبح شد، مأموران، ارباب خوش اقبال خود را در خیمه ی پیرزن بیابانگرد یافتند. چون ملک به دربار بازگشت، شکر خدا گفت و برآن شد که از پیرزن میهمان نواز قدردانی کند؛ پس درباریان را گفت که این پیرزن جوان دل را به چه صلتی بنوازیم که جبران لطفش شده باشد؟ یکی گفت گله ی هزار گوسفندش بدهیم، دیگری پیشنهاد زر و سیم فراوان داد و خلاصه هر یک از اعیان سخنی راند و هر کدام از مقربان پیشنهادی گفت. خداوند، برآشفت که: «نه! وای بر شما! او تمام هستی خود را به من ارزانی داشت و اگر من تمام تاج و تختم را به پایش بریزم، تازه جبران لطف او کرده ام؛ حال آن که کرم شاهانه ی من اقتضا می کند که به أحسن وجه پاسخش گویم!»(1)

حسین بن علی (علیه السلام)، در راه محبوب از همه ی دارایی اش گذشت و این شد که خداوند، به تناسب عظمت کبریائی اش، وی را در عالم تکوین و تشریع(2)،اجر و منزلتی والا عطا کرد به حدی که لایلحقه لاحق و لایفوقه فائق و لایطمع فی إدراکه طامع!

یکی از جایگاه های اختصاصی آن حضرت در عالم تکوین، این است که انفاس مسیحایی او مرده ها زنده می کند (جسماً و ذهناً و قلباً و روحاً یعنی در تمام ابعاد تربیت) و گوشه ی چشمش دستگیری ها می کند. آی کسانی که داعیه ی تربیت خود و غیر دارید! بدانید که بارگاه این کریم، مستحکم ترین و موثق ترین دستاویز برای پیشرفت است و توسل به او، نزدیک ترین راه به سعادت. تمام وسایل تعلیم و تربیت اولاد و متربیان یک طرف، متصل کردن ایشان به این کشتی نجات یک طرف! شواهد روایی و توصیه های راه شناسان و تجرببات عینی در این زمینه فراوان است. تنها به این سخن علامه طباطبائی اشاره کنیم که می فرماید: «هیچ کس به هیچ مرحله‌ای از معنویت نرسید مگر در حرم مطهر امام حسین(ع) و یا در توسل به آن حضرت»(3)

به راستی راز اهتمام شارع مقدس به تعظیم شعائر حسینیه چیست؟ غیر از این است که با شهادت حضرت اباعبدالله، مردمان از جهالت و گمراهی نجات یافتند(4)، قیام عاشوراء متضمن بقای اسلام بوده (5) و هنوز که هنوز است، یاد و خاطره ی آن أعظم مصائب، زنده نگه دارنده ی اسلام است؟(6)

پ.ن: دقت کنیم که اهمیت شعائر حسینیه و اقامه ی عزای سیدالشهداء، به هیچ وجه منافی ضرورت انقیاد در برابر دیگر دستورات دینی نیست؛ همان گونه که اصرار بر اهمیت اقامه ی نماز به هیچ عنوان به معنای بی توجهی به سایر واجبات تلقی نمی شود!


1) مضمون این داستان، تمثیلی است که مولای ما صاحب الزمان (أرواحنا فداه) به علامه ی حلی فرمودند تا به او بفهمانند چرا خداوند به یک قطره اشک بر سیدالشهداء (علیه السلام)، گناهان فراوان مؤمن را می آمرزد.

2) مثال از اختصاصات عالم تشریع به حضرت اباعبدالله علیه السلام، حلال بودن و بلکه استحباب خوردن تربت آن حضرت است در حالی که خوردن هر خاک دیگر، مانند گوشت خوک و مردار، حرام و معصیت است!

3) سیل اشک، ص 50 به نقل از http://bayanmanavi.ir/post/317

4) و بذلَ مُهجتَه فیک لیستنقذَ عبادک من الجهالةِ و حَیرةِ الضلالة. (و خون قلبش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی گمراهی نجات بخشد.) زیارت اربعین، مفاتیح الجنان

5) از جمله مؤیدات این مطلب، جمله ی مشهور علامه شیخ محمد حسین کاشف الغطاء است: الإسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء.

6) از جمله مؤیدات این مطلب، جمله ی مشهور امام خمینی است: این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی