دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

فضایی خودمانی برای طرح دغدغه های تربیتی

دغدغه های تربیت

«لأن یهدی اللهُ بک رجلاً واحداً خیرٌ لک مما طلعَت علیه الشمس _ اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از هر آنچه خورشید بر او می تابد برتر است.» (رسول اکرم صلی الله علیه و آله)
آدمی، حاصل تربیت است و تنها تربیت است که از بنی آدم، انسان می سازد.
جامعه، محصول تربیت تک تک اعضای آن است و مشکلات آن، ناشی از عدم تربیت صحیح.
بر آنیم تا با فراهم آوردن فضایی دوستانه، اندکی بیش از پیش به این بحث اساسی بپردازیم، رهنمودهای بزرگان این عرصه را نقل کنیم و نظرات و دغدغه های تربیتی خود و شما را به بحث بگذاریم. باشد که جرقه هایی در اذهانمان بیفتد و آتش عشق به تربیت و تعلیم، این شغل مقدس پاکان، در ما شعله ور تر گردد.

google+
آخرین نظرات

کابوس انتخاب رشته

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

رتبه های کنکور اعلام شده و سر کنکوری های سابق گرمِ انتخاب رشته است.

خیلی از بچه ها این روزها سر در گم اند، هر کدام یک جور. یکی سر این که کدام دانشگاه برود شک دارد، یکی بین رشته های مورد علاقه اش. یکی در مورد چیستی رشته ها سؤال دارد، یکی در مورد فرصت های شغلی رشته. یکی هم کلّا نمی داند به چی علاقه دارد!

بعضی ها که هنوز در شُک اعلام رتبه ها هستند. حالا یا نمی دانند با این رتبه ی -به زعم خودشان- خراب چه کنند یا نمی توانند این رتبه ی خوب باور نکردنی را هضم کنند.

البته قیافه های حق به جانب یک سری بچه ها نشان از اطمینان خاطر آنان دارد: می دانند چه می خواهند بکنند. (اگر از این موارد نادر یافتید ما را هم خبر کنید!)

خیلی از داوطلبان هم اولویت هایشان مشخص است؛ سعی دارند طوری انتخاب رشته کنند که بهترین ها را از آن خود کنند.

خلاصه انتخاب رشته کابوسی شده برای این طفل معصوم ها.

اما آن کابوسی که واقعاً وحشتناک است و نه نوجوانان بی تجربه، که پیران دردکشیده ی تعلیم و تربیت را تن می لرزاند و خواب از چشم می رباید، معیارهای غلط جامعه برای انتخاب رشته، منزلت موهوم اجتماعی برای رشته های خاص و در یک کلام، مشکل جدی هدایت تحصیلی در کشور است.

درد دل در این زمینه بسیار است. در این جا به ذکر یک توصیه خطاب به خانواده های محترم بسنده می کنیم.

والدین (و احیاناً برادران، خواهران، خواهر و برادرهای والدین و فرزندانشان، پدر و مادر والدین، دوستان دور و نزدیک، همسایگان، بقال سر کوچه، راننده تاکسی و ...) - قطعاً دلسوزانه - سعی می کنند بچه را در انتخاب رشته ی مناسب یاری کنند. مشورت با افراد با تجربه و کسانی که یک دو پیراهن بیشتر از ما پاره کرده اند، بسیار ضروری و مفید است؛ امّا یادمان نرود که چه کسی قرار است چهارسال سر کلاس رشته ی انتخاب شده بنشیند و کتاب های آن را بخواند! غرض، تأکید روی اوّلیت و اولویت مطلق علاقه ی خود داوطلب است.

نگوییم نیاز جامعه چه می شود؛ جامعه به همه ی رشته ها نیاز دارد. وقتی کسی از رشته اش متنفر بود، چگونه می تواند در آن زمینه خدمتی بکند؟! اختلاف سلایق و علایق کار حکیم رؤوفی است که می دانسته چگونه نیازهای مختلف را در جامعه ی انسانی با علایق افراد آن هماهنگ کند.

دلیل بدتر در «تحمیل رشته» این است که به خاطر تحصیل فرزندمان در رشته ای با کلاس و پر پرستیژ و پز دادن به اطرافیان (و لو نه به زبان)، آینده ی طفل معصوم و آینده ی جامعه را بر باد دهیم! آی آقای پدر محترم! آی خانم مادر محترمه! به چه توجیه عقلی و شرعی و انسانی به خاطر هوای نفس خود (بله، بیایید با خودمان رو راست باشیم! هوای نفس خود) و به خاطر آن که سرمان جلوی فامیل و دوست و آشنا بلند باشد که پسرمان رفت رشته ی ******** دانشگاه *******، با سرنوشت او بازی می کنید و او را از جایگاهی که جامعه به آن نیاز داشته خارج می سازید؟! رشته و جایگاه برای انسان است نه انسان برای آن جایگاه و رشته و حقوق و مزایای کوفتی! تا کی حرف مردم را بپرستیم؟

پدران و مادران عزیز،

به هوش باشید و به گوش، که اصلاً حقوق و مزایای بیشتر در رشته های پر طمطراق تر نیست! به هوش باشید که تأمین آتیه ی فرزند شما لزوماً به این نیست که اسم رشته اش چند مَن است! موفقیت شغلی در توانمندی و تلاش خود فرد است نه در کارت دانشجویی او. اصلاً معیار آینده ی شغلی از دید انسان مؤمن به وعده ی الهی در تأمین روزی، در مقابل معیارهای دیگر هیچ است. (این حرف ها مال هزار و چهارصد سال پیش است نه؟ پس نماز چرا بخواهیم؟ روزه چرا؟ ببوسیم بگذاریم کنار تعارف نکنیم دیگر. اگر حرف خدا و پیغمبر را قبول نداریم این همه رسوم دینی دست و پاگیر را بیندازیم دور راحت شویم!)

به خدا کسانی که با علاقه رشته های به ظاهر مسخره را انتخاب کردند - به شرط آن که علاقه شان را درست تشخیص داده باشند - هزاران برابر موفق ترند از کسانی که در بهترین رشته ها تحصیل می کنند ولی به انگیزه ی حرف مردم یا حقوق موهوم آینده.

البته ما موظفیم به فرزندمان در تشخیص علاقه اش و در محدود کردن حیطه ی علایقش به موارد ضروری تر و مورد نیازتر کمک کنیم؛ ولی این کجا و بچه را از بی پولی فردا ترساندن و رأی او را زدن کجا؟

«الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» (البقرة/۲۶۸)‏ هوا پرستی و مردم پرستی و دور کردن یک انسان از هدفی که برای آن خلق شده فحشا نیست؟ نمی دانم!

نظرات (۱)

  • ناهید محمدی
  • با تشکر از لطف شما و پوزش به دلیل تأخیر طولانی مدت پاسخ دادن. منم با نظر شما موافقم و این مقاله (اصول و روش های تعلیم و تربیت در گلستان سعدی) در کلاس درس هم ارایه دادم. ضمنا با دکتر رحیمیان کلاس نداشتیم. فقط با دانشجویان مدیریت آموزشی کلاس داشتند.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی